|
|
محصولات فرشگاه اصلی میهن استور :
. . متن های بسیار زیبا در مورد پدر و مادر . . چین های روی صورتت اثرات پیری نیست ، جای خالی نوازش دست های من است . . . مادرم ! . --------------------------------------------------- . دست . . . همیشه به معنای آغوش نیست ، گاهی ؛ فقط امنیت است . . . فقط !! مثل « دست پدر » . --------------------------------------------------- . میدونی بزرگترین درد دنیا چیه ؟ اونی که تا دیروز دردمون دردهاش بوده اگه تنها بمونه درد میکشه اون یه نفر ” مادر ” تو رو خدا مواظبش باشین . . . . --------------------------------------------------- . مادر یعنی : معرفت ، گذشت ، محبت . . . یعنی هر چه سخت باشد روزهایت ، من هستم خیالت تخت . . . . --------------------------------------------------- . دلتنگ حضورت هستم ” پدر ” ، اى کاش تصویرت نفس میکشید . . . ” تقدیم به همه ى پدرهایى که در بین ما نیستندُ ما گرمیه دستاشونُ کم داریم ” . --------------------------------------------------- . همین الان که این مطلب رو خوندی بدون دلیل این کارو انجام بده : ۱ – اگه مادرت پیشته بوسش کن ۲ – اگه پیشت نیست زنگ بزن حالشو بپرس و بوسش کن ۳ – اگه قهری آشتی کن ۴ – اگه از دستت ناراحته ، دلشو به دست بیار ۵ – اگه در قید حیات نیست عکسشو ببوس ، بغض نکن . . . . --------------------------------------------------- . تکیه گاهی است که بهشت زیر پایش نیست . . . اما همیشه به جرم پدر بودن باید ایستادگی کند و با وجود همه مشکلات ، به تو لبخند زد تا تو دلگرم شوی . . . که اگر بدانی چه کسی کشتی زندگی را از میان موج های سهمگین روزگار به ساحل آرام رویاهایت رسانده است ؛ ” پدرت “را می پرستیدی . . . . --------------------------------------------------- . مادر را خدا آفرید تا از خودگذشتگی را معنا کند به سلامتی همشون . . . . --------------------------------------------------- . پیشتمی حاجی شهر ، پینه بسته دستان پدرم نیز همینطور ! بزرگتر که شدم ، تازه فهمیدم ، پدرم با دستانش نماز می خواند ! به سلامتی همه پدرها . . . . --------------------------------------------------- . کاشکی راه رفتن رو یاد نمی گرفتم تا واسه همیشه مجبور میشدم دستانت را در دست بگیرم . . . . --------------------------------------------------- . یادم میاد بچه که بودم بعضی وقت ها با برادرم یواشکی بابامو نگاه می کردیم که ساعت ها با دست مشغول جمع کردن آشغال های ریزی بود که روی فرش ریخته شده بود من و برادرم حسابی به این کارش می خندیدیم چون می گفتیم ما که هم جارو داریم ، هم جارو برقی چند روز پیش که حسابی داشتم با خودم فکر میکردم که چه جوری مشکلاتم رو حل کنم یهو به خودم اومدم دیدم که یک عالمه آشغال از روی فرش جلوی خودم جمع کردم . . . . --------------------------------------------------- . بعضی وقتا دلم واسه مامانم می سوزه . . . وقتی میام تو اتاقم و غرق دنیای مجازی میشم واون تنها نشسته تلویزیون می بینه . . . چه نسل بی عاطفه ای شدیم ما . --------------------------------------------------- . به سلامتی پدری که در کهنسالی با اینهمه درد و بیماری ، وقتی می بینه هیچکس دردشو باور نداره ، با خودش میگه ” حتمأ ” من خوبم ” و سعی میکنه با کمر خمیده و پای لنگش ادای آدمای سالمو در بیاره قدرشونو بدونیم تا وقتی هستند ؛ زمان خیلی زود ” دیر ” میشه !!! . --------------------------------------------------- . چقدر پیر شده ای مادر اما لبخندت مثل همیشه است ، بخند که خنده های تو قشنگ است . . . . --------------------------------------------------- . در خانه باز شد ، کودک شادمان به سمت در دوید ، مرد باز هم دست خالی به خانه آمده بود ؛ کودک نگاهی به چشمان شرمسار پدر انداخت ؛ سپس دستان پدر را گرفت تا دیگر خالی نباشد . . . به سلامتی اون بابایی که نمیخواد شرمنده خونوادش بشه به سلامتی اون بچه ای که نمیخواد شرمندگی پدرشو ببینه . . . . --------------------------------------------------- . ادعای عشق می کنیم و فراموش کرده ایم رنگ چشمان مادرمان را ! . --------------------------------------------------- . داشتم با پدرم جدول حل میکردم که گفتم : پدر نوشته دوست , عشق , محبت و چهار حرفیه . . . اتفاقا” دو حرف اولشم در اومده بود , یعنی ب و الف یه دفعه پدرم گفت فهمیدم عزیزم میشه بابا . . . با اینکه میدونستم بابا میشه ولی بهش گفتم نه اشتباهه . . . گفت ببین اگه بنویسی بابا عمودیشم در میاد . . . تو چشام اشک جمع شده بود و گفتم میدونم میشه بابا ولی . . . اینجا نوشته چهار حرفی . . . ولی تو که حرف نداری . . . !!! . --------------------------------------------------- . پسرم بزرگ شدی / لالایی هام یادت نره چه قدر برات قصه بگم / دوباره خوابت ببره چقدر نوازشت کنم / تا تو به باور برسی این دو تا دستای منه / تو اون روزای بی کسی وقتی مامان قصه هات / خم شده پیش روی تو اگه چروک صورتم / می بره آبروی تو لالایی هام یادت نره / لالایی هام یادت نره بذار برات قصه بگم / دوباره خوابت ببره بذار برات قصه بگم / دوباره خوابت ببره اون که تو اوج خستگیش / خنده رو لباش بودی شب که به خونه می رسید / سوار شونه هاش بودی لالایی هام یادت نره / لالایی هام یادت نره بذار برات قصه بگم / دوباره خوابت ببره بذار برات قصه بگم / دوباره خوابت ببره لالا لالا گلکم / لالایی کن دلبرکم خواب پریشون نبینی / ای غنچه بانمکم لالا لالا گلکم / لالایی کن پسرکم چشماتو گریون نبینم / گریه نکن دردونکم لالایی هام یادت نره / لالایی هام یادت نره بذار برات قصه بگم / دوباره خوابت ببره بذار برات قصه بگم / دوباره خوابت ببره مامان اگه دلش پره / از دست دنیا دلخوره امون زندگیش تویی / وقتی که غصه میخوره . . . .
امتیاز : |
|
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
|
برچسب ها :
متن های بسیار زیبا در مورد پدر و مادر , sms , اس ام اس , درباره مادر , درباره پدر , قدردانی از مادر , قدردانی از پدر , قدردانی از پدر و مادر , مادر , متن درباره مادر , متن درباره پدر , متن غمگین در مورد مادر , متن غمگین در مورد پدر , متن قدردانی از پدر و مادر , متن هايی بسيار زيبا در مورد پدر و مادر , متن های بسيار زيبا در مورد پدر و مادر , مطالب بسيار زيبا در مورد پدر و مادر , مطالب در مورد پدر , مطالب در مورد پدر و مادر , مطلب در مورد بابا ,
تاریخ : دوشنبه 27 مرداد 1393 |
نظرات (0)
بازدید : 169
|
|
669
سرعت پیری از مادر به ارث می رسد
تحقیقات جدید نشان می دهد سالخوردگی و پیری نه تنها ناشی از انباشتگی
تغییرات در طول عمر ما است بلکه ژنهای به ارث رسیده از مادر نیز در این
روند دخیل اند مهر :
دلایل بسیاری برای پیری وجود دارد که توسط انباشتگی انواع مختلفی از
تغییرات که عملکرد اورگان های بدن را از بین می برند، تعیین می شوند با
این حال، ظاهرا نکته ای که در مورد پیری اهمیت های خاصی دارد، تغییراتی
است که در نیروگاه انرژی سلول ها که همان میتوکندری ها هستند روی می دهد این ساختار در سلول ها قرار دارد و بخش عمده ای از ATP که منبع انرژی شیمیایی است را تولید می کند "نیلز
گوران لارسون" استاد موسسه کارولینسکا و مجری ارشد تحقیقات زیست شناسی
پیری در موسسه ماکس پلانک گفت : میتوکندری ها دارای DNA خودشان هستند که
بسیار بیش از DNA هسته تغییر می کنند و این تاثیر چشمگیری بر روی فرایند
پیری دارد وی افزود : ایجاد جهش های بسیار در میتوکندری، به تدریج تولید انرژی سلولی را از بین می برد برای
نخستین بار محققان نشان داده اند که فرایند پیری نه تنها ناشی از انباشتگی
آسیب های DNA میتوکندری در طول عمر یک فرد است بلکه DNA به ارث رسیده از
مادر نیز در آن موثر است لارسون اظهار داشت : به طور شگفت انگیزی نشان دادیم، به نظر می رسد DNA میتوکندی مادر پیر شدگی فرزند را تحت تاثیر قرار می دهد به گفته وی اگر ما DNA دارای جهش را از مادر به ارث ببریم سریع تر پیر می شویم نتایج این تحقیقات در نشریه نیچر منتشر شده است
امتیاز : |
|
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
|
برچسب ها :
سرعت پیری از مادر به ارث می رسد , پیری , سالخوردگی , گذر عمر , ژن , مادر , دلایل پیری , میتوکندری , نیلز گوران لارسون , موسسه ماکس پلانک , نشریه نیچر ,
تاریخ : دوشنبه 04 شهریور 1392 |
نظرات (0)
بازدید : 72
|
|
477
آخرین کلمات یک برقکار : خوب حالا روشنش کن ...آخرین کلمات یک ملوان زیردریایی : من عادت ندارم با پنجرهء بسته بخوابم ...آخرین کلمات یک متخصص خنثی سازی بمب : این سیم آخری رو که قطع کنم تمومه ...آخرین کلمات یک نارنجکانداز : گفتی تا چند بشمرم ؟ آخرین کلمات یک جهانگرد در آمازون : این نوع مار رو میشناسم ، سمی نیست ... آخرین کلمات یک پلیس : شیش بار شلیک کرده ، دیگه گلوله نداره ... آخرین کلمات یک چترباز : پس چترم کو ؟ آخرین کلمات یک خبرنگار : بله، سیل داره به طرفمون میاد ... آخرین کلمات یک خلبان : ببینم چرخها باز شدند یا نه ؟ آخرین کلمات یک داور فوتبال : نخیر آفساید نبود ! آخرین کلمات یک دربان : مگه از روی نعش من رد بشی ... آخرین کلمات یک دوچرخهسوار : نخیر حق تقدم با منه ! آخرین کلمات یک دیوانه : من یه پرندهام ! آخرین کلمات یک سرنشین اتومبیل : برو سمت راست ، راه بازه ... آخرین کلمات یک شکارچی : مامانت کجاست کوچولو ؟ آخرین کلمات یک غواص : نه این طرفها کوسه وجود نداره ... آخرین کلمات یک فضانورد : برای یک ربع دیگه هوا دارم ... آخرین کلمات یک قصاب : اون چاقو بزرگه رو بنداز ببینم ... آخرین کلمات یک قهرمان : کمک نمیخوام ، همهاش سه نفرند ... آخرین کلمات یک قهرمان اتومبیل رانی : مکانیک یادش رفته ترمز رو درست کنه ! آخرین کلمات یک کارآگاه خصوصی : قضیه روشنه ، قاتل شما هستید ! آخرین کلمات یک کامپیوتر : هارد دیسک پاک شده است ... آخرین کلمات یک کوهنورد : سر طناب رو محکم بگیری ها ... آخرین کلمات یک گروگان : من که میدونم تو عرضهء شلیک کردن نداری ... آخرین کلمات یک گیتاریست : یه خرده ولوم بده ... آخرین کلمات یک انسان عصر حجر : فکر میکنی توی این غار چیه ؟ آخرین کلمات یک مادر : بالأخره سیدیهات رو مرتب کردم ... آخرین کلمات یک متخصص آزمایشگاه : این آزمایش کاملاً بیخطره ... آخرین کلمات یک متخصص کامپیوتر : معلومه که ازش بکآپ گرفتم ! آخرین کلمات یک معلم رانندگی : نگه دار ! چراغ قرمزه ! آخرین کلمات یک ملوان : من چه میدونستم که باید شنا بلد باشم ؟ آخرین کلمات یک بندباز : نمیدونم چرا چشمام سیاهی میره ... آخرین کلمات یک پزشک : راستش تشخیص اولیهام صحیح نبود ، بیماریتون لاعلاجه ... آخرین کلمات یک بیمار : مطمئنید که این آمپول بی خطره ؟ آخرین کلمات یک پیشخدمت رستوران : باب میلتون بود ؟آخرین کلمات یک جلاد : ای بابا ، باز تیغهء گیوتین گیر کرد ...آخرین کلمات یک خونآشام : نه بابا ، خورشید یه ساعت دیگه طلوع میکنه !
امتیاز : |
|
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
|
برچسب ها :
آخرین كلمات برخی افراد به نقل از عزرائیل !! , برقکار , ملوان زیردریایی , متخصص خنثی سازی بمب , نارنجکانداز , جهانگرد در آمازون , پلیس , چترباز , خبرنگار , خلبان , داور فوتبال , دربان , دوچرخهسوار , دیوانه , سرنشین اتومبیل , شکارچی , غواص , فضانورد , قصاب , قهرمان , قهرمان اتومبیل رانی , کارآگاه خصوصی , کامپیوتر , کوهنورد , گروگان , گیتاریست , انسان عصر حجر , مادر , متخصص آزمایشگاه , متخصص کامپیوتر , معلم رانندگی , ملوان , بندباز , پزشک , بیمار , پیشخدمت رستوران , جلاد , خونآشام , آخرین گفته ها , آخرین صحبت , آخرین حرف ,
تاریخ : جمعه 06 مرداد 1391 |
نظرات (0)
بازدید : 646
|
|
376
به نظرت این عکس مامانشونه یا باباشون ؟
امتیاز : |
|
نتیجه : 1 امتیاز توسط 3 نفر مجموع امتیاز : 3 |
|
برچسب ها :
به نظرت این عکس مامانشونه یا باباشون ؟ , عکس مادر , عکس پدر , پدر , مادر , بابا , مامان , نظر شما , نظر سنجی , نظر , پدر مادر ,
تاریخ : جمعه 25 فروردین 1391 |
نظرات (1)
بازدید : 860
|
|
335
عکس / بچه داری بعضی از خانم های امروزی !
امتیاز : |
|
نتیجه : 1 امتیاز توسط 4 نفر مجموع امتیاز : 7 |
|
برچسب ها :
عکس / بچه داری بعضی از خانم های امروزی ! , بچه داری , خانم , زن , مادر , مامی , شیر دادن , پستانک , بچه , دماغ , بینی , خفه کردن , خفه شدن ,
تاریخ : جمعه 04 فروردین 1391 |
نظرات (0)
بازدید : 856
|
|
|
|
Code Center
فروشگاه اینترنتی
|