چهارشنبه 13 تیر 1403
توضيحات بنر تبليغاتي





 محصولات فرشگاه اصلی میهن استور :


نویسنده : Nimrooz |

49

 

کریستوفر کلمب مجرد بود ؛ زیرا ...

 

 

اگر کریستوفر کلمب ازدواج کرده بود ، ممکن بود هیچگاه قاره آمریکا را کشف نکند ؛ چون بجای برنامه ریزی و تمرکز در مورد یک چنین سفر ماجراجویانه ای ، باید وقتش را به جواب دادن به همسرش ، در مورد سوالات زير می گذراند :

 

-  کجا داری میری ؟

-  با کی داری میری ؟

-  واسه چی میری ؟

-  چطوری میری ؟

-  کشف ؟

-  برای کشف چی میری ؟

-  چرا فقط تو میری ؟

.

.

.

.

.

-  تا تو برگردی من چیکار کنم ؟

-  می تونم منم باهات بیام ؟

-  راستشو بگو توی کشتی زن هم دارین ؟

-  بده لیستو ببینم !

-  حالا کِی برمی گردی ؟

-  واسم چی میاری ؟

.

.

.

.

.

-  تو عمداً این برنامه رو بدون من ریختی ؛ اینطور نیست ؟

-  جواب منو بده ؟

-  منظورت از این نقشه چیه ؟

-  نکنه می خوای با کسی در بری ؟

-  چطور ازت خبر داشته باشم ؟

-  چه می دونم تا اونجا چه غلطی می کنی ؟

-  راستی گفتی توی کشتی زن هم دارین ؟

.

.

.

.

.

-  من اصلا نمی فهمم این کشف درباره چیه ؟

-  مگه غیر از تو آدم پیدا نمی شه ؟

-  تو همیشه اینجوری رفتار می کنی !

-  خودتو واسه خود شیرینی میندازی جلو !

-  من هنوز نمی فهمم ؛ مگه چیز دیگه ای هم برای کشف کردن مونده ؟!

-  چرا قلب شکسته ی منو کشف نمی کنی ؟

.

.

.

.

.

-  اصلا من می خوام باهات بیام !

-  فقط باید یه ماه صبر کنی تا مامانم اینا از مسافرت بیان !

-  واسه چی ؟؟  خوب دوست دارم اونا هم باهامون بیان !

-  آخه مامانم اینا تا حالا جایی رو کشف نکردن !

-  خفه خون بگیر !!!  تو به عنوان داماد وظیفته !

.

.

.

.

.

-  راستی گفتی تو کشتی زن هم دارین ؟


امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 49

برچسب ها : کریستوفر کلمب مجرد بود ؛ زیرا ... !! , از همه جاو همه چی , با ربط و بی ربط , نیمروز , مطالب مفید و جالب ، جک و اس ام اس ، شعر , داستان , مقاله , ضرب المثل , طنز , سرگرمی , آیا می دانید , فال , nimrooz , مجرد , کریستف کلمپ , کریستوفر , کلمپ , کلمب , کشف , قاره جدید ,

تاریخ : چهارشنبه 05 مرداد 1390 | نظرات (1) بازدید : 870
نویسنده : Nimrooz |

47

 

وقتی یک بازاریاب چینی ایرانیان را مغز گرد می خواند !

 

 

آموزش یک بازاریاب موفق چینی برای تجارت بازاریابان تازه کار چین در سایت ALIBABA.COM / ترجمه شده از وبلاگ آموزشی تجربیات تجارت در علی بابا (سایت تجاری چین)

بزرگترین پورسانت فروش سال 2010 خود را در زمان افت شدید فروش در بازار ، زمانی کسب کردم و به درآمد وسیع رسیدم که نشان شانس چین را که همانا پاراوان تزئینی با طرح پاندا و بامبو را خریداری کرده بودم. در آن زمان برای پرداخت هزینه های تحصیل پسر بزرگم دچار سختی و مشکلات بسیار شده بودم.

در آن زمان فردی ایرانی تبار که خود را علیرضا معرفی می کرد برایم اقدام به ارسال لینک یک سایت ایرانی HONARABZAR که اقدام به فروش دستگاه ایربراش آرایشی تولید کشور آمریکا کرده بود نمود. آدرس سایت را در اینترنت سرچ کردم. یک سایت فارسی زبان بدسلیقه بود ؛ سایت را با ترجمه گوگل ترجمه کردم. محصولات ایربراش درجه بالای DINAIR آمریکا را عرضه کرده بود ، مشتری ایرانی از من خواست تا محصولات این سایت را به صورت کپی برایش برآورد هزینه کنم تا بتواند با آن رقابت کند. به او فهماندم که کپی برداری از این محصولات کار آسان و ارزانی نیست ! و گفتم که شرکت ما تولید کننده پمپ های باد مینیاتوری است. وی اعلام کرد که مردم ایران محصولات مینیاتوری را ترجیح می دهند. به او گفتم پمپ باد مینیاتوری برای محصولات آکواریوم و باد اکسیژن محلول در آب استفاده می شود ، برای سلامتی آبزیان آکواریوم آب شیرین و آب شور. تاجر ایرانی پرسید آیا پمپ باد شما باد تولید می کند؟ به او گفتم بله باد کم تولید می کند. بعد از آن برای او با اکسپرس پست یک دستگاه ارسال کردم و او پس از دریافت از من خواست برای او 1000 نسخه از آن دستگاه را به عنوان دستگاه برنزه بدن تغییر نام و ثبت سفارش دهم. وقتی به او گفتم طبق قراردادهای تجاری باید روی دستگاه کلمه ماهی ثبت گردد ، وی از من درخواست ثبت نام ترکیبی بدن ماهی را نمود. به او گفتم مردم کشورت معنی کلمه ماهی را نمی دانند؟ او پاسخ داد مردم ایران مغز گرد دارند و اسیر تبلیغات خوب هستند.

اینگونه بود که اولین سری دستگاه باد آکواریوم با نام بدن ماهی ساخت بریتانیا را به کشور دبی و از آنجا به ایران انتقال دادیم. درحالی که می دانستیم این تجارت برای علیرضا ناکام خواهد بود. قالب های شابلون را در انبار راکد بایگانی نمودیم. اما در کمال ناباوری پس از گذشته 2 ماه علیرضا با کمپانی تماس و درخواست تولید مجدد 100.000 نسخه جدید داد.

علیرضا سایت BODYFISH.COM را با تبلیغات در ماهواره و تلویزیون پشتیبانی و مردم فارسی زبان را اسیر خرید پمپ بادهای 25 دلاری در قبال دستگاه برنزه کننده ایربراش کرده است و درآمد بسیاری برای خود و شرکت پشتیبان من نمود.

آن روز بود که نادانی ایرانی های فارسی زبان را با خانواده ام جشن گرفتیم. و من هم به شما پیشنهاد می کنم در خصوص آغاز روابط تجاری بلند مدت و مذاکره ای مستقیم با آن کشور اقدام نمایید. از این رو که تجارت با مردمی که دارای مغز گرد هستند بسیار مفید است و امکان رشد مالی برای بازاریاب های فروش نوفعال می باشد.

 

***********

با ارسال این متن برای هموطنان عزیزمان بفهمانیم ، هرآنچه را در ماهواره پخش می شود و یا در اینترنت تبلیغ آن می شود و یا حتی در کتاب ها و مجلات چاپ می شود ، حق نیست ! و هیچ ارزانی بی دلیل نیست !

به راستی چرا باید یه نفر بتونه پمپ باد آکواریوم رو به جای دستگاه ایربراش به مردم کشورمون قالب کنه ! واقعا چرا ؟!

چرا نباید مردم ایران "خریداران این محصول" حداقل به مفهوم و علت نام گذاری BODYFISH توجه کنند ؟!

  

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 1 نفر مجموع امتیاز : 69

برچسب ها : وقتی یک بازاریاب چینی ایرانیان را مغز گرد می خواند ! , از همه جاو همه چی , با ربط و بی ربط , نیمروز , مطالب مفید و جالب ، جک و اس ام اس ، شعر , داستان , مقاله , ضرب المثل , طنز , سرگرمی , آیا می دانید , فال , رزبلاگ تبلیغات کلیکی , خرید و فروش و کسب درآمد با اینترنت , سیستم کسب درآمد با کلیک , ایران مارکت سنتر , اکسین ادز , ادگاه , مانیاتچ , وب کلیک webclick ,

تاریخ : دوشنبه 03 مرداد 1390 | نظرات (0) بازدید : 699
نویسنده : Nimrooz |

46

 

خنده دارترین و مسخره ترین قوانین عمومی جهان

 

 

مجموعه ای از قوانین جالب و مسخره که در کشورهای مختلف جهان وجود دارند :

 

1. جویدن آدامس در سنگاپور ممنوع است

2. تقلب کردن در مدارس بنگلادش غیر قانونی است و افراد بالای ۱۵ برای تقلب به زندان فرستاده می شوند

3. مشاهده فیلم های کاراته ای تا سال ۷۹ در عراق ممنوع بود

4. در ایسلند زمانی داشتن سگ خانگی ممنوع بود

5. در آریزونای آمریکا ، کشتن و شکار شتر ممنوع است

6. در تایلند همه سینماروها مجبورند هنگام پخش سرود ملی قبل از شروع فیلم قیام کنند

7. در دانمارک روشن کردن ماشین قبل از چک کردن اینکه بچه ای زیر آن خوابیده است یا نه ، ممنوع است

8. در سال ۱۸۸۸ در بریتانیا قانونی تصویب شده که دوچرخه سواران را موظف می کرد تا زمان رد شدن ماشین از کنارشان ، زنگ دوچرخه هایشان را بطور پیوسته به صدا درآورند

9. در قرن ۱۶ و ۱۷ میلادی ، نوشیدن قهوه در ترکیه ممنوع بود و اگر کسی در حین خوردن قهوه دستگیر می شد ، به اعدام محکوم می شد

10. تا سال ۱۹۸۴ ، بلژیکی ها مجبور بودند نام فرزندشان را از یک لیست 1500 نفری در روزهای ناپلئون بطور رندوم انتخاب کنند

11. در برمه دسترسی به اینترنت غیر قانونی است ؛ اگر فردی با اتهام داشتن مودم دستگیر شود ، به زندان محکوم می شود

12. اتریش اولین کشوری بود که مجازات مرگ را در سال ۱۷۸۷ حذف کرد

13. در انگلستان ، سر لاشه هر نهنگی که پیدا شود متعلق به پادشاه است و دم آن متعلق به ملکه

14. در فرانسه صدا زدن خوک با نام ناپلئون ممنوع است

15. در ویکتوریای استرالیا ، تنها متخصصان برق اجازه تعویض لامپ برق را دارند

16. در انگلستان چسباندن برعکس تمبر حاوی عکس ملکه ، نشانگر خیانت و پیمان شکنی با سلطنت است

17. در ورمونت ، زنان تنها با اجازه کتبی همسرانشان حق استفاده از دندان مصنوعی را دارند

18. در واشنگتن ، وانمود کردن به داشتن خانواده پولدار ممنوع است

19. در اوهایو آمریکا ، ماهیگیری در زمان مستی ممنوع است

20. در میامی آمریکا ، تقلید کردن رفتار جانواران ممنوع است

21. زمانی در کشور سوئیس ، محکم بستن در خودرو جرم به حساب می آمد

22. در روآتای ایتالیا ، عبور افراد غیر مسیحی از ۲۰ متری کلیسا ممنوع است ؛ اما عبور بزرگراهی از فاصله ۱۵ متری کلیسای آن منطقه موجب دردسر پلیس شده بود ، زیرا امکان توقف خودروها در آن منطقه بزرگراه برای چک کردن مسیحی بودن یا نبودنشان وجود نداشت

23. در سوئیس داشتن یک پناهگاه برای شهروند الزامی است

24. در لینوئیس آمریکا دادن سیگار روشن به حیوانات ممنوع است

 


امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 49

برچسب ها : خنده دارترین و مسخره ترین قوانین عمومی جهان , از همه جاو همه چی , با ربط و بی ربط , نیمروز , مطالب مفید و جالب ، جک و اس ام اس ، شعر , داستان , مقاله , ضرب المثل , طنز , سرگرمی , آیا می دانید , فال , nimrooz , قانون , قانون مسخره , عجیب ,

تاریخ : دوشنبه 03 مرداد 1390 | نظرات (1) بازدید : 708
نویسنده : Nimrooz |

18

 

 

اگر دو مرد خواهان یک زن باشند چه طو می شه ؟؟؟

 

 

 

 

ببينيم اين دو مرد در ممالك مختلف چه كار می كنن :

 

 

توی ژاپن : جوان اولی از عشق جوان دومی نسبت به دختر محبوبش متاثر ميشه و خودکشی ميکنه ، جوان دومی هم از مرگ همنوع خودش اونقدر اندوهگين ميشه که خودکشی ميکنه ، بعدش برای دختر ژاپنی هم چاره ای جز خودکشی نيست.

 

 

توی قفقاز : جوان اولی دختر محبوب رو بر می داره و فرار ميکنه ، دومی هم دختر رو از چنگ اولی می دزده و پا به فرار می ذاره ، باز اولی همين کار رو ميکنه و اين ماجرا دائما تکرار ميشه .

 

 

توی انگلستان : دو تا عاشق با کمال خونسردی حل قضيه رو به يه شرط بندی توی مسابقه ء اسب سواری موکول مي کنن ، اسب هر کدوم برنده شد ، معشوق مال اون ميشه.

 

 

توی مکزيک : کار به زد و خورد خونينی ميکشه و يکي از طرفين کشته ميشه ، ولی بعدش اونکه رقيبش رو کشته از دختر مورد نظر دلسرد ميشه و دخترک بی شوهر می مونه.

 

 

توی اسپانيا : مرد اولی توی دوئل ، مرد دومی رو از پای در مياره و با زن محبوبش به آمريکای جنوبی فرار ميکنن.

 

 

توی فرانسه : خيلی کم کار به جاهای باريک ميکشه ، دو تا مرد با همديگه توافق میکنن که خانم مدتی مال اولی و مدتی مال دومی باشه.

 

 

توی نروژ : معشوقه ء دو مرد برای اينکه به جدال و دعوای اونها خاتمه بده خودشو از بالای ساختمون مرتفعي ميندازه پايين و غائله ختم ميشه.

 

 

توی آفريقا : قضيه خيلی ساده ست و جای اختلاف نيست ، دو تا مرد ، زنی رو که مي خوان عقد ميکنن و علاوه بر اون ، بيست تا زن ديگه هم ميگيرن.

 

 

توی آمريکا : حل قضيه بستگی به زن داره ، و هر کس رو انتخاب کرد با اون ازدواج ميکنه.

 

 

توی استراليا : دو تا مرد بر سر ازدواج با معشوق مشترک سالها مشاجره ميکنن ، اين مشاجره اونقدر طول ميکشه تا يکی از طرفين پير بشه و بميره ، يا از يه مرضی بميره ، اونوقت اونکه زنده مونده با خيال راحت به مقصودش ميرسه.

 

 

توی ايران : فقط پول موضوع رو حل ميکنه ، پدر و مادر دختر ميشينن با همديگه مشورت ميکنن و خواستگاری که پولدار تر و گردن کلفت تره رو انتخاب ميکنن ، عاشق شکست خورده اگه توی عشقش جدی باشه يا بايد خودشو بکشه يا رقيب رو از ميدون به در کنه يا افسردگی میگيره !!!

 

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 3 نفر مجموع امتیاز : 53

برچسب ها : اگر دو مرد خواهان یک زن باشند چه طو می شه ؟؟؟ , از همه چی و همه جا , با ربط و بی ربط , نیمروز , مطالب مفید و جالب ، جک و اس ام اس ، شعر و داستان , مقاله , طنز , آیا می دانید , فال , رزبلاگ , تبلیغات کلیکی , سیستم کسب درآمد با کلیک , webclick , از همه جاو همه چی , مطالب مفید و جالب ، جک و اس ام اس ، شعر , داستان , ضرب المثل , عکس , کاریکاتور , سرگرمی ,

تاریخ : دوشنبه 13 تیر 1390 | نظرات (0) بازدید : 1155
نویسنده : Nimrooz |

17

 

عشق مادری  ( داستان کوتاه ولی خواندنی )

 

 

My mom only had one eye.  I hated her... she was such an embarrassment.

مادر من فقط یك چشم داشت . من از اون متنفر بودم ... اون همیشه مایه خجالت من بود


She cooked for students & teachers to support the family.


اون برای امرار معاش خانواده برای معلم ها و بچه مدرسه ای ها غذا می پخت


There was this one day during elementary school where my mom came to say hello to me.


یك روز اومده بود  دم در مدرسه كه به من سلام كنه و منو با خود به خونه ببره


I was so embarrassed. How could she do this to me?


 
خیلی خجالت كشیدم . آخه اون چطور تونست این كار رو بامن بكنه ؟


I ignored her, threw her a hateful look and ran out.


 
به روی خودم نیاوردم ، فقط با تنفر بهش یه نگاه كردم وفورا   از اونجا دور شدم


The next day at school one of my classmates said, "EEEE, your mom only has one eye!"


روز بعد یكی از همكلاسی ها منو مسخره كرد و گفت  هووو .. مامان تو فقط یك چشم داره


I wanted to bury myself. I also wanted my mom to just disappear.


فقط دلم میخواست یك جوری خودم رو گم و گور كنم .  كاش زمین دهن وا میكرد و منو ..كاش مادرم  یه جوری گم و گور میشد....


So I confronted her that day and said, " If you're only gonna make me a laughing stock, why don't you just die?!!!"


روز بعد بهش گفتم اگه واقعا میخوای منو شاد و خوشحال كنی چرا نمی میری ؟


My mom did not respond...


اون هیچ جوابی نداد....


I didn't even stop to think for a second about what I had said, because I was full of anger.


 
حتی یك لحظه هم راجع به حرفی كه زدم فكر نكردم ، چون خیلی عصبانی بودم .


I was oblivious to her feelings.


احساسات اون برای من هیچ اهمیتی نداشت


I wanted out of that house, and have nothing to do with her.


دلم میخواست از اون خونه برم و دیگه هیچ كاری با اون نداشته باشم


So I studied real hard, got a chance to go to Singapore to study.


 
سخت درس خوندم و موفق شدم برای ادامه تحصیل به سنگاپور برم


Then, I got married. I bought a house of my own. I had kids of my own.


اونجا ازدواج كردم ، واسه خودم خونه خریدم ، زن و بچه و زندگی.....


I was happy with my life, my kids and the comforts


 
از زندگی ، بچه ها و آسایشی كه داشتم خوشحال بودم


Then one day, my mother came to visit me.


تا اینكه یه روز مادرم اومد به دیدن من


She hadn't seen me in years and she didn't even meet her grandchildren.


اون سالها منو ندیده بود و همینطور نوه ها شو


When she stood by the door, my children laughed at her, and I yelled at her for coming over uninvited.


وقتی ایستاده بود دم در  بچه ها به اون خندیدند و من سرش داد كشیدم كه چرا خودش رو دعوت كرده كه بیاد اینجا  ، اونم  بی خبر


I screamed at her, "How dare you come to my house and scare my children!" GET OUT OF HERE! NOW!!!"


سرش داد زدم : " چطور جرات كردی بیای به خونه من و بجه ها رو بترسونی؟! "  گم شو از اینجا! همین حالا


And to this, my mother quietly answered, "Oh, I'm so sorry. I may have gotten the wrong address," and she disappeared out of sight.


اون به آرامی جواب داد : " اوه   خیلی معذرت میخوام مثل اینكه آدرس رو عوضی اومدم " و بعد فورا رفت واز نظر  ناپدید شد .


One day, a letter regarding a school reunion came to my house in Singapore .


یك روز یك دعوت نامه اومد در خونه من درسنگاپور برای شركت درجشن تجدید دیدار دانش آموزان مدرسه


So I lied to my wife that I was going on a business trip.


 
ولی من به همسرم به دروغ گفتم كه به یك سفر كاری میرم .


After the reunion, I went to the old shack just out of curiosity.


بعد از مراسم ، رفتم به اون كلبه قدیمی خودمون ؛ البته فقط از روی كنجكاوی .


My neighbors said that she is died.


همسایه ها گفتن كه اون مرده


I did not shed a single tear.


ولی من حتی یك قطره اشك هم نریختم


They handed me a letter that she had wanted me to have.


اونا یك نامه به من دادند كه اون ازشون خواسته بود كه به من بدن


"My dearest son, I think of you all the time. I'm sorry that I came to Singapore and scared your children.


 
ای عزیزترین پسر من ، من همیشه به فكر تو بوده ام ، منو ببخش كه به خونت تو سنگاپور   اومدم و بچه ها تو ترسوندم ،


I was so glad when I heard you were coming for the reunion.


 
خیلی خوشحال شدم وقتی شنیدم داری میآی اینجا


But I may not be able to even get out of bed to see you.


 
ولی من ممكنه كه نتونم از جام بلند شم كه بیام تورو ببینم


I'm sorry that I was a constant embarrassment to you when you were growing up.


وقتی داشتی بزرگ میشدی از اینكه دائم باعث خجالت تو شدم خیلی متاسفم


You see........when you were very little, you got into an accident, and lost your eye.


آخه میدونی ... وقتی تو خیلی كوچیك بودی تو یه تصادف یك چشمت رو از دست دادی


As a mother, I couldn't stand watching you having to grow up with one eye.


به عنوان یك مادر نمی تونستم تحمل كنم و ببینم كه تو داری بزرگ میشی با یك چشم


So I gave you mine.


بنابراین چشم خودم رو دادم به تو


I was so proud of my son who was seeing a whole new world for me, in my place, with that eye.


برای من اقتخار بود كه پسرم میتونست با اون چشم  به جای من دنیای جدید رو بطور كامل ببینه


With my love to you,


با همه عشق و علاقه من به تو

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 2 نفر مجموع امتیاز : 58

برچسب ها : عشق مادری ( داستان کوتاه ولی خواندنی ) , از همه چی و همه جا , با ربط و بی ربط , نیمروز , مطالب مفید و جالب ، جک و اس ام اس ، شعر و داستان , مقاله , طنز , آیا می دانید , فال , رزبلاگ , تبلیغات کلیکی , سیستم کسب درآمد با کلیک , webclick , از همه جاو همه چی , مطالب مفید و جالب ، جک و اس ام اس ، شعر , داستان , ضرب المثل , عکس , کاریکاتور , سرگرمی ,

تاریخ : دوشنبه 13 تیر 1390 | نظرات (0) بازدید : 811

عنوان پاسخ بازدید توسط
وب سرگرمی تفریحی nimrooz عکس / به نظرت کدوم اشتباهه ؟ 0 1014 niloofar
وب سرگرمی تفریحی nimrooz طرز صحبت کردن پسرا و دخترا در حین و بعد از مکالمه با دوستان 0 550 niloofar
وب سرگرمی تفریحی nimrooz ترول / پس کو موبایلم ! 0 463 niloofar
وب سرگرمی تفریحی nimrooz عکس / نگاه نکنید !! هیپنوتیزم می شوید 0 546 nimrooz
وب سرگرمی تفریحی nimrooz کوتاه‌ ترین داستان ترسناک جهان ! فقط 12 کلمه !! 2 852 nimrooz
وب سرگرمی تفریحی nimrooz عکس / چه برنامه توپــــــــــــــــــی !! 2 547 nimrooz
وب سرگرمی تفریحی nimrooz چند تا عکس مخصوص دخترایی که ایش ایش میکنن !!! 1 1145 setare
وب سرگرمی تفریحی nimrooz عکس / بیچاره ، گربه بدبخت رو نگاه کن 1 602 setare
وب سرگرمی تفریحی nimrooz آیا این تصاویر متعلق به محصول بعدی BMW است ؟ 1 795 setare
وب سرگرمی تفریحی nimrooz داستان کوتاه ( آرزوهای مرد سنگتراش ) 1 573 setare
وب سرگرمی تفریحی nimrooz بلندترین برج اسباب بازی دنیا + عکس 0 287 nimrooz
وب سرگرمی تفریحی nimrooz قنوتی متفاوت + عکسی تاُمل برانگیز 0 330 nimrooz
وب سرگرمی تفریحی nimrooz عکس / نیکبخت واحدی و پورشه اش ! 0 303 nimrooz
وب سرگرمی تفریحی nimrooz عکس سه بعدی / تبلیغ جالب روی کانتینر ! 0 566 nimrooz
وب سرگرمی تفریحی nimrooz مجلل ترین هتل‌ ایران‌ شبی چند ؟ + تصاویر 0 764 maryam
وب سرگرمی تفریحی nimrooz ماساژ میلیاردرها در تهران ! / تصاویر 0 738 niloofar
وب سرگرمی تفریحی nimrooz جانورانی با اندازه غیر معمول + تصاویر 0 649 niloofar
وب سرگرمی تفریحی nimrooz تصاویری زیبا از حرم مطهر حضرت ابوالفضل العباس (ع) در کربلا 0 927 nimrooz
وب سرگرمی تفریحی nimrooz اس ام اس خنده دار جدید شهریور ۹۱ 0 610 downloadfarda
وب سرگرمی تفریحی nimrooz عکس دختری که عروسک گردان بچه ننه و صداپیشه گل قرمزی است 0 691 downloadfarda

بیماری نقرس چیست و چگونه درمان می‌شود ؟ تاریخ : جمعه 11 اسفند 1402
سلام بعد از 7 سال تاریخ : یکشنبه 06 اسفند 1402
دانلود کتاب مدیریت خانواده و هزینه ها تاریخ : دوشنبه 23 فروردین 1395
دانلود کتاب مزرعه حیوانات 2 تاریخ : سه شنبه 03 فروردین 1395
دانلود کتاب برنامه نویسی اندروید با Basic4Android تاریخ : چهارشنبه 07 بهمن 1394
دانلود کتاب زردچوبه به رنگ مرگ تاریخ : چهارشنبه 07 بهمن 1394
دانلود کتاب آموزش طراحی سایت با PHP تاریخ : سه شنبه 01 دی 1394
دانلود کتاب نشانه های راه تاریخ : دوشنبه 30 آذر 1394
دانلود کتاب قاتل در جستجوی سپر بلائی مناسب تاریخ : دوشنبه 30 آذر 1394
دانلود کتاب انرژی مواد خام تاریخ : دوشنبه 09 آذر 1394

تعداد صفحات : 28


Code Center فروشگاه اینترنتی
وب سرگرمی تفریحی nimrooz با سلام *** دوستان عزیز در صورت تمایل میتونید با فعالیت در انجمن nimrooz که دارای بخش ها و تالارهای نسبتا کاملیه ، شما نیز در پربارتر کردن مطالب وبلاگ nimrooz نقش داشته باشید *** با تشکر از همتون که اینجایین *** nimrooz
بالای صفحه
وب سرگرمی تفریحی nimrooz
firefox
opera
google chrome
safari